بابا و دخترش

بابا و دختراش

Wednesday, October 30, 2002

يک وبلاگ جديد هم از کلن تازگی به جمع ما پيوسته که من خيلی اتفاقی وبلاگشان را پيدا کردم. اميدوارم که هر روز خواننده اخبار خوب و جالبی از اين زير آسمان ابرى و خاكسترى اين شهر باشيم.

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

گزارش تکمِلي

گزارش تکمِلي:
ديروز تيتـر اول همه روزنامه ها و راديو تلوِزيونهای استراليا را اين خبر پوشانده بود که تندرو های اسلامی اندونزی طرح الحاق شمال استراليا رابه بقيه کشور های مسلمان منطقه به منظور ايجاد يک ايالت بزرگ اسلامی(Islamic superstate) دارند!

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Monday, October 28, 2002

زهره می نويسه: من هنوز گيج قضيه گروگانگيری توی مسکو هستم.
من و لابد خيلی های ديگه هم همينطور .بی بی سی می گه :
"از زمان بمبگذاری بالی تاکنون، مقامات و کارشناسان بسياری از کشورها درباره تهديدی که افراط گرايی اسلامی متوجه آنها می کند دست به ارزيابی اضطراری تازه ای زده اند.
اين بمبگذاری ها مويد اين برداشت است که تنها آمريکايی ها و مظاهر قدرت آمريکا نيستند که هدف قرار می گيرند.
رشته حملات سال جاری به کشته شدن جهانگردان آلمانی در تونس، مهندسان فرانسوی در پاکستان و همچنين سربازان نيروی دريايی آمريکا در کويت منجر شده است.
يک نفتکش فرانسوی در سواحل يمن هدف حمله قرار گرفت. در بالی تلفات اصلی بمبگذاری مسافران استراليايی بودند."
حالا هم بعد از فرانسه و آلمان و استراليا قضيه روسيه پيش می آد. خيلی عجيبه که اسامی اين چندتا کشور همين اواخر هم زياد کنار هم ديده می شد. مثلا اينجا ها :
1-فرانسه و روسيه با قطعنامه آمريکا عليه عراق مخالفت می کنند
2-اختلاف نظر برلين و واشنگتن علنی است
3-"ريچارد پرل" مشاور برجسته پنتاگون گفت موضوع عراق ربطی به هم پيمانان اروپايی ندارد و به جز بريتانيا، آمريکا مايل است اروپا را ناديده بگيرد و مستقيما با صدام معامله کند.
به نظر می رسد اين اظهار نظر تحقيرآميز واکنشی به بيانيه صريح "گرهارد شرودر"، صدر اعظم آلمان، باشد که گفته بود آلمان در اقدام نظامی عليه عراق شرکت نخواهد کرد و حتی به آن کمک مالی نمی رساند.
وی گفت حمله به عراق حرکتی ماجراجويانه است که احتمالا ائتلاف بين المللی عليه تروريسم را تخريب خواهد کرد
در مورد استراليا هم اين يک موضوع استثنايي است چون با وجود اينکه دولت استراليا از حمله به عراق حمايت می کرد ولی نظرسنجی ها نشون می داد که درصد افراد طرفدار حمله به عراق از درصد مخالفان کمتره و به يعنی مردم استراليا از حمله به عراق حمايت نمی کنند. البته اين نظر سنجی مربوط به قبل از انفجار بالی و گروگانگيری روسيه است ولی بعد از اون به نظر می رسه که با اين حجم اخباری که از تروريست های مسلمون در اينجا و اونجا پخش می شه حتی خود مسلمونها هم باور کنند توی وجود هر فرد مسلمون يک تروريست بلفطره وجود داره. . مثلا اين اظهار نظر هودر رو ببينيد: "چند تا از تروريست‌ها زنانی با حجاب بودند که فقط جشم‌هايشان پيدا بود و سربند الله اکبر بسته بودند" و هرکس ديگه ای هم که اين عکس ها رو ببينه همين نتيجه رو می گيره
هرکس ديگه ای هم که اين عکس ها رو ببينه همين نتيجه رو می گيره

در حاليکه واقعيت اينه که همه گروگان گيرها به غير از رهبرشون سر و صورتهاشون رو پوشونده بودند نه فقط زنهاشون( همونظور که توی عکس زير ديده می شه ) و اين پوشش هم معمولا به خاطر مخفی کردن هويت است نه به خاطر اعتقادات اسلامی. چون تا جايي که من می دونم و معتقدم( برخلاف اونچه که الان بعضی از مسلمونهای افراطی و رسانه های خبری تبليغ می کنند) اسلام اجازه کشتن کسی رو به منظور ترور و ارعاب نمی دهد!
همه گروگان گيرها به غير از رهبرشون سر و صورتهاشون رو پوشونده بودند

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Sunday, October 27, 2002


براي پدر ومادرها يکي از بدترين روزهاي زندگي روزهايي است که بچه ها دچار کسالت يا بيماري مي شند. حتي اگه اين بيماري يک سرماخوردگي ساده باشه بازچيزي از درجه تراژيک! مشکل کم نمي کنه و آدم بايد پدر يا مادر باشه تا
اون رو حس کنه . اما در کنار اين مسايل گاهي يکسري مسايل جنبي هم هست که موضوع رو طنز آميز مي کنه . چند وقت پيش يک مطلب بامزه توی ايسنا ديدم که بد نيست بخونيدش . خيلی خنديدم عنوانش هست : /پيام بهداشتي/
روش صحيح مصرف دارو در كودكان
حيفم می آد اين جملاتش رو اينجا نيارم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس علمي، آموزشي - بهداشت و درمان
والدين براي مصرف دارو در كودكان خود بايد روش‌هاي صحيح را به كارگيرندبه گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، هنگامي كه كودك شما بيمار مي‌شود، ممكن است، با تشخيص پزشك، نيازمند مصرف دارو باشد، مزه‌ي ناخوشايند برخي از داروها مهمترين عاملي است، كه اغلب كودكان از خوردن دارو امتناع مي‌كنند. با اين حال اگر پزشك كودك‌تان تجويز دارو را ضروري تشخيص داده است، تراژدي خوردن داروي بدمزه بايد به هر شيوه‌ي ممكن انجام شود.
كارخانه‌هاي داروسازي در اغلب موارد، داروهاي مخصوص كودكان را در بسته‌بندي‌هاي جذاب تهيه كرده و با استفاده از اسانس‌ها و طعم‌دهنده‌هاي مختلف سعي مي‌كنند، مزه‌ي آنها را براي كودكان خوشايند كنند، با اين حال، هنوز هم بسياري از داروها در حقيقت بدمزه هستند، از سوي ديگر با تجربه‌ي حتي يك بار خوردن داروي بدمزه كافي است، كه به مقاومت هميشگي كودك منجر شود. براي كاهش مزه‌ي ناخوشايند داورها بهتر است، كه آن را سرد مصرف كنيد. داروهاي كودك خود را كه اغلب به صورت شربت هستند، براي مدتي در يخچال نگهداري كنيد، تا سرماي محيط يخچال از بدمزگي دارو بكاهد، حل و رقيق كردن از ديگر روش‌هاي سودمند كاهش مزه‌ي ناخوشايند آنها محسوب مي‌شود .
دارو را مي‌توانيد، با 1 تا 2 ليوان آب خالص يا آب ميوه رقيق كنيد. ( اگر مطمئن هستيد كه كودك‌تان همه‌ي آن را مي‌خورد)، در غير اين صورت از حجم كمتري براي رقيق كردن استفاده كنيد. قرص‌ها را خرد كرده و روي غذاي كودك خود بريزيد، البته چند قاشق اول را بدون دارو به او بدهيد، زيرا، جويدن غذا در نخستين لقمه ممكن است حيله‌ي شما را آشكار و مقاومت منفي ايجاد كند!در صورت ادامه‌ي امتناع، بعد از 15 دقيقه دست به كار شويد. هميشه بعد از خوردن دارو از كودك‌تان تشكر كنيد و يك ليوان نوشيدني يا مقداري از غذاي مورد علاقه‌اش را به او بدهيد .
در مواردي كه با تمامي تمهيدات لازم باز هم فرزند شما امتناع كرد، به زور متوسل شويد. البته منظور به هيچ وجه تنبيه يا كتك زدن نيست، بلكه بعد از محبت و توضيح اين مطلب كه خوردن دارو براي سلامت وي ضروري است، به ويژه در مورد داروهاي مايع مي‌توانيد با كمك فرد ديگري دهان او را باز كنيد و شربت را به او بخورانيد، زماني كه تنها هستيد، مي‌توانيد فرزند خود در يك ملحفه بپيچيد. هيچ وقت در حالت خوابيده شربت را به او نخورانيد. دست‌هاي او را بگيريد و دهانش را با فشار فك پايين، باز كنيد. دارو را با استفاده از قاشق و يا يك سرنگ پلاستيكي به دهان او بريزيد، در حالت ايستاده نيروي جاذبه به بلع دارو كمك مي‌كند. توجه داشته باشيد كه اگر گردن فرزندتان بيش از حد به عقب خم شده باشد بلع دارو مشكل است.
بعد از خوراندن دارو از فرزندتان عذرخواهي كنيد و به او يادآوري كنيد، كه اگر در نوبت بعدي همكاري كند نيازي به انجام اين كار نيست و گرنه با كمال تاسف مجبور هستيد، بار ديگر اين كار را تكرار كنيد و گرنه فقط مقداري را كه تخمين مي‌زنيد خارج شده است، دوباره به او بخورانيد.
بعضي از بچه‌ها قرص‌ها و كپسول‌ها را به سختي مي‌بلعند، بهترين راه اين است، كه قرص‌ها را خرد كرده و كپسول‌ها را خالي كنيد. آنها را روي غذا بريزيد يا در مايعي حل كنيد . در مورد برخي از داروها مانند قرص‌هاي « آهسته رهش» نبايد چنين كاري را انجام داد. لذا حتما در مورد امكان خريد يا حل كردن دارو از پزشك سوال كنيد.
نكات مهمي كه در مورد آنتي‌بيوتيك‌ها ضروري است، عبارتند از: آنتي‌بيوتيك‌ها در درمان عفونت‌هاي ايجاد شده به وسيله‌ي ويروس‌ها هيچ اثري ندارند و اغلب عفونت‌هاي كودكان نيز به وسيله‌ي ويروس‌ها ايجاد مي‌شوند، هيچ وقت آرزو نكنيد كودك‌تان حتما به وسيله‌ي آنتي‌بيوتيك درمان شود، مگر اينكه واقعا به آن نياز داشته باشد.
تشخيص اين موضوع فقط در صلاحيت پزشكي است، پزشك را براي تجويز آنتي‌بيوتيك تحت فشار نگذاريد، تمام آنتي‌بيوتيك‌ها عوارض جانبي دارند، برخي از كودكان به دنبال مصرف آنتي‌بيوتيك‌ها دچار اسهال، تهوع، استفراغ و يا بثورات پوستي مي‌شوند، مصرف بي‌رويه‌ و بيش از حد آنتي‌بيوتيك‌ها باعث پيدايش گونه‌هاي مقاوم عامل بيماريزا مي‌شود، بنابراين جدا از مصرف خودسر و بي‌رويه‌ي آنتي‌بيوتيك‌ها بپرهيزيد و به پزشك خود اطمينان كنيد .
انتهاي پيام

اين تشکر کردن و عذرخواهی کردنش منو کشته (به قول هودر). مطمئنم که اين دستور المعل فقط در کشوري مثل ايران مي تونه خريدار داشته باشه و معلومه که هنوز عملا بابا يا مامان نشده .

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Wednesday, October 23, 2002

توی اين چند روز دوستای زيادی ميلاد امام زمان رو توی وبلاگ هاشون تبريک گفتند من هم اين عيد نويد بخش رو به همه اونها و بقيه معتقدان به منجی عالم تبريک می گم. حتما شما هم می دونيد که اين اعتقاد به منجی آخر الزمان منحصر به شيعيان نيست بلکه بشارت آمدن منجی موعود در کتب مسلمانهای اهل تسنن وهمينطور يهوديان و مسيحيان و زرتشتيان و حتی هندوها و بوميان امريکا از قديم الايام وجود داشته است و و اين اشاره به جهانی بودن ماموريت ايشان می کند. جالب اين است که همه اين اديان نشانه هايي کمابيش مشابه از ايشان ارائه می کنند. با اين وجود پيروان اين اديان در اين مورد بسيار با هم اختلاف دارند و معتقدند ديگران در خطا و اشتباه بسر می برند و تنها آنها هستند که همه واقعيت و حقيقت را می دانند و ديگران راه به صلاح و نجات ندارند در حاليکه اين موضوع برخلاف گفته های قرآن کريم( سوره بقره آيه 63) و ديگر کتب آسمانی است.
در تاريخ نوشته شده که وقتی که مسيح (ع) رسالت اش را اعلام کرد يهوديان او را انکار کردند در حاليکه مدتهای مديدی بود که به انتظار ظهور او نشسته بودند( اگر به انجيل يوحنا فصل اول آيات19 -26 مراجعه کنيد به روشنی می بينيد که يهوديان در زمان ظهور مسيح (ع) در انتظار 3 پيامبر در آينده بودند :1- شخصی چون الياس پيامبر 2- مسيح موعود 3- پيامبر خاتم ). و در کتب انها تمامی نشانه های منحصر بفرد مسيح ( از قبيل ولادت نوزادی توسط يک باکره و نسب خانوادگی او و محل اعلام رسالت اش و ويژگی های اخلاقی و ذاتی او ) موجود بود و هنوز هم هست با اين حال وقتی او رسالت اش را که در حقيقت تاييد و تحکيم رسالت موسی (ع) بود آشکار ساخت يهوديان و بخصوص حاکمان و عالمان آنها او را انکار کردند و حتی به اين هم بسنده نکردن و با او به دشمنی برخواستند و قصد نابودی او را کردند.



انجيل يوحنا فصل اول آيات19 -25


روزي سران قوم يهود از شهر اورشليم ، چند تن از كاهنان را نزد يحيي فرستادند تا بدانند آيا او ادعا مي كند كه مسيح است يا نه! يحيي ، روشن و بي پرده اظهار داشت : نه ، من مسيح نيستم .
پرسيدند : خوب ، پس كه هستيد؟ آيا الياس پيغمبريد؟
جواب داد : نه!
پرسيدند : آيا شما آن پيغمبر نيستيد كه ما چشم به راهش مي باشيم ؟
باز هم جواب داد : نه!
گفتند : پس به ما بگوييد كه هستيد تا بتوانيم براي سران قوم كه ما را به اينجا فرستاده اند ، جوابي ببريم.
يحيي گفت: چنانكه اشعياي نبي پيشگويي كرده ، من صداي ندا كننده اي هستم كه در بيابان فرياد مي زند :
اي مردم ، خود را براي آمدن خداوند آماده سازيد.
سپس ، افرادي كه از طرف فرقه ”فريسي“ ها آمده بودند ، از او پرسيدند : خوب ، اگر شما نه مسيح هستيد ، نه الياس و نه آن پيغمبر ، پس چه حق داريد مردم را غسل تعميد دهيد؟
يحيي گفت : من مردم را فقط با آب غسل مي دهم، ولي همين جا در ميان اين جمعيت ، كسي هست كه شما او را نميشناسيد. او بزودي خدمت خود را در بين شما آغاز مي كند. مقام او بقدري بزرگ است كه من حتي شايسته نيستم كفشهاي او را پيش پايش بگذارم.


مشابه همين واقعه در مورد بعثت پيامبر اسلام اتفاق افتاد و يهوديان مدينه که پيش از اعلام رسالت پيامبر اسلام به بقيه فخر می فروختند که اينجا شهر پيامبری است که بر طبق بشارتهای تورات مبعوث می شود زمانی که ديدند آن حضرت بر خلاف تصورشان نه از ميان يهوديان بلکه از بين اعراب مبعوث شد ان حضرت را انکار کردند در حاليکه به شهادت قرآن( سوره بقره آيه 147) مشخصات آن حضرت را چون ويژگی های فرزندان خود می شناسند ولی حق را انکار کردند ورسالت آن حضرت را تکذيب کردند. همينطور در جريان مباهله عين همين واقعه را برای مسيحيان نجران می بينيم.
حال سوال اينجا است که آيا از بين اين همه منتظران مهدی (ع) آيا واقعا در صورت ظهور ايشان کسی هست که به اوامر او گردن نهد و يا اينکه همانند امت های قديم با ايشان به مجادله بر می خيزند که دين جدت همين است که ما می گوييم و در همه اين سالها به آن عمل می کرديم نه آنکه تو قصد اجرايش را داری! والله اعلم


ـ پيامبر خدا(ص ) : بزودى روزگارى بر امت من فرا مى رسد كه از قرآن جز نوشته هايش و از اسلام جـز نـامـش بـاقـى نـمـى مـانـد خـود را مـسـلـمـان مـى نـامـند در حالى كه دورترين مردم از اسـلامـنـد,مـسـجـدهـايـشـان آبـاد اسـت امـا از هـدايـت خـراب (و تـهـى )مـى بـاشـدـاـن زـج فقيهان (ودين شناسان )آن روزگاربدترين فقيهان زير اين آسمان كبودند, فتنه و گمراهى از آنها بر مى خيزد و به آنها باز مى گردد.

ـ بـزودى روزگـارى بـر مردم فرا مى رسد كه در آن , حكومت جز با كشتار و خود كامگى و ثروت وتوانگرى جز با غصب و بخل ورزى و محبت جز باكنار گذاشتن دين و پيروى از خواهشهاى نفس به دست نيايد پس ,هر كس آن زمان را درك كند و با آن كه مى تواند توانگر شود بر فقر و تهيدستى صبركند و با آن كه مى تواند محبت را به دست آورد, بر بغض و نفرت (مردم ) شكيبايى ورزد و با آن كـه مـى تـوانـد قـدرت به چنگ آورد, بر ضعف و بركنارى از قدرت صبر كند, خداوند ثواب پنجاه صديق ازصديقانى كه مرا تصديق كرده اند به او عطا خواهد كرد.

ـ بـزودى در آخـر الـزمـان عـلمايى مى آيند كه مردم را به دل بركندن از دنيا مى خوانند, اما خود زهـدنـمـى ورزنـد به آخرت ترغيب مى كنند و خود بدان رغبت نمى كنند از وارد شدن به دستگاه حكمرانان نهى مى كنند, اما خود از اين كار خوددارى نمى ورزند از تهيدستان دورى مى كنند و به ثروتمندان نزديك مى شوند اينان , همان جباران دشمن خدا هستند.

ـ بـزودى زمـانـى بـر امتم فرا مى رسد, كه از علمايشان , همچون گوسفند از گرگ , مى گريزند خـداى تـعـالـى آنـهـا را بـه سه چيز گرفتار كند : اول اين كه بركت را از اموال ايشان مى گيرد دوم اين كه پادشاهى ستمگر را بر آنان مسلط مى گرداندو سوم اين كه بى ايمان از دنيا مى روند.

ـ پـيـامـبـر خدا(ص ) : زمانى بر امت من مى آيد كه زمامدارانشان ستمگرند و علمايشان طمعكارو عـابـدانـشـان ريـاكار و بازرگانانشان رباخوار و زنانشان در پى زيور دنيا و پسرانشان در تزويج در چنين روزگارى (بازار) امت من , مانند كسادى بازارها, كساد و بى رونق است .

ـ روزگـارى بـر مـردم بـيايد كه قرآن در دلهاى مردم كهنه و فرسوده شود, همچنان كه لباسها بربدنها كهنه و فرسوده مى شود.

ـ زمانى بر امت من بيايد كه علما را جز به لباس نيكو نشناسند و قرآن را جز به صداى خوش و خدا را جـز در مـاه رمضان عبادت نكنند پس , هرگاه چنين زمانى فرا رسد, خداوند فرمانروايى بر آنان مسلط گرداند كه نه علم دارد و نه بردبارى و نه رحم .



ـ امام على (ع ) : بزودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه در آن زمان اسلام واژگون مى شود, همچنان كه ظرف واژگون مى شود و آنچه در آن است مى ريزد.

ـ امـام عـلـى (ع ) : بـزودى زمـانى بر شما مى آيد كه در آن زمان چيزى ناپيداتر از حق , و پيداتر از باطل ,و شايعتر از دروغ بستن به خداى تعالى و رسول او (ص ) نيست

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Tuesday, October 15, 2002


انفجار بمب در يک کلوپ شبانه جزيره بالی( متعلق به اندونزی ) که منجر به کشته شدن حدود 200 نفر ( که بيشترشان توريست های خارجی بودند) ثابت می کند که جنگ بر عليه ترور بايد ادامه يابد.
اينها حرفهای جان هاوارد نخست وزير قدرتمند استراليا است که يکشنبه بعد از انتشار اخبار مربوط به بمب گزاری در بالی از تلويزيون استراليا پخش می شد. اين انفجار غير منتظره در يک جزيره کوچک و ساکت و آرام و توريستی بالی در نزديکی استراليا که بيشتر توريستهای خودش را ازبين مردم استراليا و نيوزيلند جذب می کند بقدری عجيب و باور نکردنی بود که جان هاوارد نخست وزير استاليا را وادار کرد آن را يک فاجعه ملی برای استراليا بداند و وزير خارجه استراليا را وادار کند که بگويد هدف بمب گذاران خارجيان جهانگرد بوده اند. جمله ای که شديدا مورد پسند رسانه های گروهی استراليا قرار گرفته تا دائما از حمله تروريستی به استراليا صحبت کنند.

وقتی خبر انفجار بمب دست ساز در هلسينکی (فنلاند) را در وبلاگ بابای ژينا خواندم اين جمله اش من را شديد به فکر فروبرد"نخست وزير فنلاند، اين حادثهء را يك عمل تروريستی خوانده كه برای ساكنين كشوری كه تا بحال از خشونت دور بوده اند، شوك بزرگی است!" براستی چه کسی پشت اين همه ماجرا هاست؟ مسلما کسی که بيشتر از همه از آن سود می برد. کسی که براحتی می تواند با چنين اقداماتی مردم سراسر دنيا (از شمال اروپا گرفته تا جنوب استراليا ) را تشنه و مشتاق شروع يک جنگ جهانی ديگر بکند.براستی او کيست؟!

6 اکتبر- حمله به نفتکش فرانسوی در آب های يمن منجر به کشته شدن يک نفر شد11 و 14 اکتبر - دو حمله جداگانه به نيروهای مسلح امريکا در کويت گزارش شد11 اکتبر - انفجار بمب دست ساز در يک مرکز خريد در هلسينکی فنلاند آرامش اين منطقه امن اروپا را به هم ريخت12 اکتبر-انفجار بمب در بالی که منجر به کشته شدن نزديک 200 نفر که عمدتا توريست های استراليايي و امريکايي و انگليسی بودند شد
2 اکتبر- اولين تک تيراندازی از سری تک تيراندازی هايي که منجر به قتل هفت نفر در امريکا شد اتفاق افتاد 6 اکتبر- حمله به نفتکش فرانسوی در آب های يمن منجر به کشته شدن يک نفر شد11 و 14 اکتبر - دو حمله جداگانه به نيروهای مسلح امريکا در کويت گزارش شد11 اکتبر - انفجار بمب دست ساز در يک مرکز خريد در هلسينکی فنلاند آرامش اين منطقه امن اروپا را به هم ريخت12 اکتبر -انفجار بمب در بالی که منجر به کشته شدن نزديک 200 نفر که عمدتا توريست های استراليايي و امريکايي و انگليسی بودند شد

روزنگار رويداد ها
2-3 اکتبر - پنج نفر در اثر تک تيراندازی در ايالت مريلند امريکا کشته شدند
شنبه 3 اکتبر - يک مرد در اثر تک تيراندازی در واشنگتن کشته شد
يکشنبه 4 اکتبر - يک زن در ايالت ويرجينيا در اثر تک تيراندازی مجروح شد

دو شنبه 6 اکتبر- حمله به نفتکش فرانسوی در آب های يمن منجر به کشته شدن يک نفر شد
سه شنبه 7 اکتبر - يک پسر بچه در ايالت مريلند در اثر تک تيراندازی مجروح شد
پنج شنبه 9 اکتبر - يک مرد در اثر تک تيراندازی درويرجينيا کشته شد
پنج شنبه 9 اکتبر - سناي آمريکا با اکثريت آرا به رييس جمهور آمريکا اختيارات ويژه داد که به عراق حمله کند
جمعه 11 اکتبر - انفجار بمب دست ساز در يک مرکز خريد در هلسينکی فنلاند آرامش اين منطقه امن اروپا را به هم ريخت
شنبه 12 اکتبر -انفجار بمب در بالی که منجر به کشته شدن نزديک 200 نفر که عمدتا توريست های استراليايي و امريکايي و انگليسی بودند شد
يکشنبه 13اکتبر - جرج بوش از جهانيان خواسته بود با آن چه "تهديد تروريسم در جهان" توصيف کرد مبارزه کنند.

چه کسی از اين ماجرا ها سود می برد ؟


| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Friday, October 04, 2002




(رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ العَزِيزُ الحَكِيمُ)قرآن کريم سوره بقره آيه 130‏

***

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

1-واينست دعاي خير كه موسى مرد خدا قبل از مردن بر بني اسرائيل خواند

2- وگفت كه [نور] خداوند ازکوه سينا برآمد واز جبل ساعير طلوع کرد واز كوه فاران درخشيد وبا ده هزار مقربان ورود نمود

3- واز دست راستش شريعتي آتشين براي ايشان رسيد

تورات - سفر تثنيه باب 33 بند 1-3
1 -And this is the blessing wherewith Moses the man of G-d blessed the children of Israel before his death.

2 -And he said: HaShem came from Sinai, and rose from Seir unto them; He shined forth from mount Paran, and He came from the myriads holy, at His right hand was a fiery law unto them.

3 -Yea, He loveth the peoples, all His holy ones--they are in Thy hand; and they sit down at Thy feet, receiving of Thy words.
1 وهذه هي البركة التي بارك بها موسى رجل الله بني اسرائيل قبل موته

2 فقال. جاء الرب من سيناء واشرق لهم من سعير وتلألأ من جبل فاران وأتى من ربوات القدس وعن يمينه نار شريعة لهم.

3 فاحب الشعب. جميع قديسيه في يدك وهم جالسون عند قدمك يتقبلون من اقوالك.

1-,ינפל ,לארשי ינב תא ,םיהולאה שיא השמ ךריב רשא הכרבה תאזו א,גל םירבד
.ותומ
התאו ,ןראפ רהמ עיפוה ,ומל ריעשמ חרזו אב ייניסמ הוהי ,רמאיו ב,גל םירבד
.ומל תד שא ,ונימימ ;שדוק תובברמ
.ךיתורבדמ אשיי ,ךלגרל וכות םהו ;ךדיב וישודק לכ ,םימע בבוח ףא ג,גל םירבד
حـضـرت رضـا(ع ) فـرمـود : اما اين كه مى گويد : نور از جانب طور سينا آمـد,مـقـصـود از آن نـور, وحى خداى تبارك و تعالى است كه خداوند در كوه طور سينا بر موسى نـازل فرمود و اين كه مى گويد : و در كوه ساعير براى مردم پرتو افكند, مقصود همان كوهى است كـه وقـتى عيسى بن مريم (ع ) روى آن بود خداوندعزوجل به او وحى فرستاد و اين كه مى گويد : واز كوه فاران براى ما آشكار شد, مقصود كوهى است از كوه هاى مكه كه ميان آن كوه و مكه يكى دو روز راه است .

َوالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ وَطُورِ سِينِينَ وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ

***

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin


15-از ميان برادرانتان پيامبری مانند من برای شما خواهد فرستاد و شما بايد به او گوش فرادهيد و ار او اطاعت کنيد
16-روزی که در دامنه کوه حوريب جمع شده بوديد از خداوند خواستيد که صدای مهيب را بار ديگر نشنويد و آن آتش هولناک را در بالای کوه نبينيد. چون می ترسيديد بميريد
17-پس خدا به من فرمود درخواست آنها بجا ست
18-من از ميان برادرانشان پيامبری مانند تو برای ايشان خواهم فرستاد. کلامم را در دهانش خواهم گذاشت و او به آنها خواهد گفت هر آنچه را که من به او فرمان داده ام
19-و هرکه به کلامی که او به نام من می گويد عمل نکند من از او بازخواست خواهم کرد
تورات سفر تثنيه باب 18 - بند 15-19
15 A prophet will HaShem thy G-d raise up unto thee, from the midst of thee, of thy brethren, like unto me; unto him ye shall hearken;
16 according to all that thou didst desire of HaShem thy G-d in Horeb in the day of the assembly, saying: 'Let me not hear again the voice of HaShem my G-d, neither let me see this great fire any more, that I die not.'
17 And HaShem said unto me: 'They have well said that which they have spoken.
18 I will raise them up a prophet from among their brethren, like unto thee; and I will put My words in his mouth, and he shall speak unto them all that I shall command him.
19 And it shall come to pass, that whosoever will not hearken unto My words which he shall speak in My name, I will require it of him.
15 يقيم لك الرب الهك نبيا من وسطك من اخوتك مثلي. له تسمعون.
16 حسب كل ما طلبت من الرب الهك في حوريب يوم الاجتماع قائلا لا اعود اسمع صوت الرب الهي ولا ارى هذه النار العظيمة ايضا لئلا اموت
17 قال لي الرب قد احسنوا فيما تكلموا.
18 اقيم لهم نبيا من وسط اخوتهم مثلك واجعل كلامي في فمه فيكلمهم بكل ما اوصيه به
19 ويكون ان الانسان الذي لايسمع لكلامي الذي يتكلم به باسمي انا اطالبه.
.ןועמשת ,וילא :ךיהולא הוהי ךל םיקי ,ינומכ ךיחאמ ךברקמ איבנ וט,חי םירבד
אל :רומאל להקה םויב ,ברוחב ךיהולא הוהי םעמ תלאש רשא לוככ זט,חי םירבד
הארא אל תאזה הלודגה שאה תאו ,ייהולא הוהי לוק תא עומשל ,ףסוא
.תומא אלו ,דוע
.ורביד רשא ,וביטיה :יילא ,הוהי רמאיו זי,חי םירבד
רבידו ,ויפב יירבד יתתנו ;ךומכ ,םהיחא ברקמ םהל םיקא איבנ חי,חי םירבד
.ונווצא רשא לכ תא םהילא
,יכונא--ימשב ,רבדי רשא ,יירבד לא עמשי אל רשא שיאה ,היהו טי,חי םירבד
.ומיעמ שורדא
,רבדל ויתיוויצ אל רשא תא ,ימשב רבד רבדל דיזי רשא איבנה ךא כ,חי םירבד
.אוהה איבנה ,תמו--םירחא םיהולא םשב ,רבדי רשאו
حـضـرت رضا(ع ) فرمود : مى دانى كه موسى به بنى اسرائيل سفارش كرد وفرمود : در آيـنـده پـيـامبرى از برادران شماخواهد آمد او را تصديق كنيد و به سخنانش گوش دهيد اگر از خـويـشاوندى اسرائيل (يعقوب) بااسماعيل و نسبى كه از جانب ابراهيم (ع ) بايكديگر دارند اطلاع دارى , آيا فرزندان اسرائيل(يعقوب) برادرانى غير از فرزندان اسماعيل داشته اند

***

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

خدا را می بينم که از کوه سينا می آيد. جلالش آسمانها را در برگرفته و زمين از حمد و سپاس او پر شده است.
حيقوق - باب 3 بند 3
3- G-d cometh from Teman, and the Holy One from mount Paran. Selah. His glory covereth the heavens, and the earth is full of His praise.

:((جاء الله من التين، وظهر القدس على جبال فاران، وامتلأت الأرض من تحميد أحمد، وملك بيمينه رقاب الأمم، وأنارت الأرض لنوره، وحملت خيله في البحر)).
جاء الله تعالى بالبيان من جبل فاران، وامتلأت السّماوات من تسبيح أحمد وأُمّته، يحمل خيله في البحر كما يحمل في البرّ، يأتينا بكتاب جديد بعد خراب بيت المقدس،
,ודוה םיימש הסיכ ;הלס ןראפ רהמ שודקו ,אובי ןמיתמ הולא ג,ג קוקבח
.ץראה האלמ ותליהתו


فـرمود : او[حيقوق نبى ] گفته كه خداى متعال از كوه فاران بيان را آورد و آسـمـان هـا از ذكـر تـسـبـيـح احـمـد و امـت او پـر شـد او سـواران خود را در دريا به حركت در مـى آوردهـمـچنان كه در خشكى. نيز بعد از ويرانى بيت المقدس كتاب جديدى ـ مقصودش قرآن است ـمى آورد .

***

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

20- در مورد اسماعيل نيز تقاضای تو را اجابت نمودم و او را برکت خواهم داد و نسل او را چنان زياد خواهم کرد که قوم بزرگی از او بوجود آيد. دوازده امير از ميان فرزندان او برخواهند خواست
تورات سفر پيدايش -باب 17- بند 20
20
And as for Ishmael, I have heard thee; behold, I have blessed him, and will make him fruitful, and will multiply him exceedingly; twelve princes shall he beget, and I will make him a great nation.
أَمَّا إِسْمَاعِيلُ، فَقَدِ اسْتَجَبْتُ لِطِلْبَتِكَ مِنْ أَجْلِهِ. سَأُبَارِكُهُ حَقّاً، وَأَجْعَلُهُ مُثْمِراً، وَأُكَثِّرُ ذُرِّيَّتَهُ جِدّاً فَيَكُونُ أَباً لاثْنَيْ عَشَرَ رَئِيساً، وَيُصْبِحُ أُمَّةً كَبِيرَةً,ותוא יתיברהו ותוא יתירפהו ותוא יתכריב הנה--ךיתעמש ,לאעמשילו כ,זי תישארב
.לודג יוגל ויתתנו ,דילוי םיאישנ רשע םינש :דואמ דואמב


***

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Thursday, October 03, 2002


ديروز اخبار تلويزيون استراليا خبر متاثر کننده اي رو پخش کرد :جسد يک پسربچه 11 ساله آلمانی که روز جمعه پيش ربوده شده بود در يک درياچه در يک جنگل دورافتاده اطراف فرانکفورت پيدا شد.رباينده تقاضای پرداخت يک ميليون يورو رو کرده بود تا به گروگان خودش آسيبی نزند اما با وجود پرداخت اين مبلغ از طرف پدر و مادر بچه سرانجام ديروز جسد بچه پيدا شد. بعضی از خبرگزاری ها گفتند که پليس احتمال می ده که بچه اندکی بعد از دزديده شدنش به دليل اينکه رباينده اش رو می شناخته به قتل رسيده باشه. رباينده ای که به نظر می رسه يک دانشجوی 27 ساله رشته حقوق باشه که از طريق برادر و خواهر پسرک مقتول با خانواده آشنا شده و با اونها رفت و آمد می کرده و فعلا تحت بازداشت پليسه تا در صورت تکميل شدن شواهد به دادگاه بره و بلاخره محکوم بشه به اعدام يا حبس ابد يا .... يادمه چند وقت پيش زهره می گفت که توی آلمان حکم اعدام وجود نداره هرچند که با اعدام کردن يک قاتل هم نمی شه زندگی رو به مقتول بيچاره برگردوند. مقتول چه کلمه ساده ايه! بعضی وقتها اين کلمات اونجوری که بايد بار مفهوم رو به دوش نمی کشند . اما کافی که يک لحظه فکر کنيم اين مقتول تا همين چند روز پيش يک موجود زنده بود. يک انسان که بدون گناهی که لايق اش باشد تبديل شد به مشتی اسکناس که اگر جناب قاتل گرفتار نمی شد شايد خرج چند تا غذای لوکس توی يک رستوران درجه يک می شد يا خريد چندتا کادوی گرون قيمت برای معشوقه جناب قاتل يا هزينه چندبار هم آغوشی يا چيز هايي ديگه در همين حد. آيا واقعا ارزش جان يک انسان همينه ؟شايد اين حرفها برای بعضی از آدم هاي امروز که خوردن جنين های مرده انسان رو هم يک جور مد می دونند بی معنی باشه ولی برای شما هم همينطوره ؟
امروز توی يکی از نوشته های کاپوچينو جملاتی نظرم رو جلب کرد: کی به ما اجازه داد که يکی را بکشيم؟ گيرم برای قصاص؟ که چه بشود؟ که دل آنهايی خنک شود که زنده مانده اند و چون از دست داده اند يکی، يکی بگيرند؟
نوشته اش جالب بود بخصوص آن قسمت اش که می گفت دست دزد را قطع کنيم اما از دزدی! که حرف درستی است همان ايده ای است که می گويد بايد جامعه را سالم کرد تا افراد سالم باشند.به عبارت ديگر اينکه در گناهکار شدن يک گناهکار علاوه بر خود او جامعه هم مقصر است اما قسمتهايي از اون نوشته مثل اين قسمت

ما حق نداريم به سان نيمه متاخر تاريخمان، همانها که می گفتند چشم در برابر چشم و خون در مقابل خون، زندگی کنيم ! - هنوز اگر آريايی هستيم ….
به اميد لغو مجازات اعدام در ايران – و در تمام دنيا …


شعاری بيش نبود. دوست من جناب نيما رسول زاده گيرم که مجازات اعدام را هم لغو کرديد اما نگفتيد با قاتل چه بايد کرد ؟ آيا بايد او را رها کرد ؟ يا جريمه اش کنيم تا پولی بپردازد و برود؟ شايد هم معتقديد زندان راه حل مسئله است ؟ چند سال ؟ ده سال ؟ بيست سال؟ يا برای تمام عمر؟ چقدر لطف می کنيد شما که انسانی رو زنده نگه می داريد که تا آخر عمرش محروم از همه چيز توی يک سلول آهنی با مشقت زنده باشه و احتمالا اگه آدم با وجدانی باشه با عذاب وجدانی که از کشتن يک آدم ديگه داره با فلاکت زندگی کنه.(جنايت و مکافات داستايوفسکی رو حتما خونديد). اينه معنی حفظ حقوق بشر؟
من می دونم که خيلی از اين جور نظرات به خاطر اعتراض هايي است که ممکن بعضی ها به نحوه اجرای قوانين داشته باشند ولی حداقل کمی منصفانه به قضيه برخورد کنيد. آيا با تبديل حکم اعدام به حبس ابد يک قاتل چيزی عوض می شه؟ آيا زندگی بهتری برای اون بوجود می آد؟ آيا به نتيجه ای که اين موضوع روی افزايش جنايت توی جامعه می گذاره فکر کرديد؟ علاوه بر اون حتما می دونيد که کشور هايي که مجازات اعدام رو لغو کردند گرفتار چه مشکلاتی با اين دسته از زندانی ها هستند. زندانی هايي که همه چيز براشون تمام شده است و حتی اگه مرتکب قتل ديگه ای بشند هيچ مجازات اضافه تری به اشون تعلق نمی گيره . اينجور آدم ها به راحتی توی زندان حکومت می کنند و برای خودشون دارودسته و تشکيلات دارند و کسی هم جرات نمی کنه به اشون حرفی بزنه . آيا اينه برنامه شما برای قاتلان بلفطره؟يا شايد هم فکر می کنيد بايد اونها رو بعد از چند سال آزاد کرد تا برگردند توی جامعه ؟ انوقت اين سوال پيش می آد که اگه کسی دو يا سه يا دهها نفر رو کشته باشه آيا باز هم همون مقدار مجازات رو براش درنظر می گيريد يا بيشتر ؟ و اصولا يک نفر بايد در زندگی اش چند نفر رو بکشه تا مجبور بشه در قبال جانهايي که گرفته جانش رو از دست بدهد؟
فراموش نکنيد که برخلاف او چيزی که شما ادعا کرديد حکم اعدام يک قاتل ربطی به اعراب جاهليت نداره و اين حکم در تمامی اديان الهی مثل يهوديت و مسيحيت و اسلام و همينطور فرهنگها وجوامع ديگه از چين و ژاپن گرفته تا بوميان امريکا و استراليا از قديم الايام تا به حال مشخص شده بوده و بازهم برخلاف اونچه که شما و بعضی از دوستان ادعا می کنند هدف از قصاص به هيچ عنوان يک مقابله مثل وحشيانه نيست بلکه به نوعی پاک شدن از گناه است و همانگونه که در قرآن آمده موجب حيات و زندگی است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ (179)
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (180)

((اى كـسـانى كه ايمان آورده ايدحكم قصاص در مورد كشتگان بر شما نوشته شده است ))
((آزاد در برابر آزاد, برده در برابر برده , و زن در برابرزن ))
((اگر كسى از ناحيه برادردينى خود مورد عفو قرار گيرد (و حكم قصاص بـا رضـايت طرفين تبديل به خونبهاگردد) بايد از روش پسنديده اى پيروى كند (و براى پرداخت ديه طرف را در فشارنگذارد) و او هم در پرداختن ديه كوتاهى نكند))
((اين تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگارتان , و كسى كه بعد از آن از حـد خـود تـجـاوز كـند عذاب دردناكى در انتظار اواست ))
((اى خردمندان ! قصاص براى شما مايه حيات و زندگى است , باشد كه تقوا پيشه كنيد))

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Wednesday, October 02, 2002

ارزش های بريتانيا، ارزش های آمريکا است.

اين هم از نخست وزير حزب کارگر! جناب اتللی و ويلسون کجاييد که ببينيد شاگرداتون امروز چی شدند.

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

Tuesday, October 01, 2002


: چند وقت پيش يکی از دوستان آدرس وب سايت محمد اصفهانی رو به من داده بود و نظرم رو درباره يکی از کليپ های اون پرسيده بود که جوابش رو اينجا می آرم.
ممنونم از آدرسی که داده بودی تمام کليپ هايي رو که توی اون صفحه بود شنيدم . من هم با اون تا حدودی هم عقيده ام همه اين کارها برای يک لقمه نونه .اگه زندگی نامه چارلی چاپلين رو بخونی می بيني که از شروع زندگی اش چه چهره تلخ و تاريکی رو مجسم می کنه . سالهای بعد ازجنگ اول در انگلستان. بی کاری و فقر در شهری مثل لندن و زندگی با مادر و برادری که شغلی نداشتند. مادر و پدرش خوانندگان تئاترهای موزيکال بودند ولی الکل و بی پولی اونهارو بيکار هم کرده بود . چارلی ميگه يک بار مادرش به خاطر گرسنگی دچار جنون شد و اون رو به تيمارستان بردند و اون و برادر بزرگترش چون سرپرستی نداشتند راهی نوانخانه شدند که چندماهی در اونجا بودند و عذاب کشيدند. همين باعث شد که اين پسر تنها کاری رو که بلد بود و دوست داشت وبه اون افتخار می کرد يعنی آوازخوندن توی تئاتر های موزيکال رو دنبال کرد و بعدها با رفتن به امريکا تبديل به بازيگر سينما شد و ديگه برای خودش مرد معروف و پولداری بود ولی باز هم اون هيبت خنده دار رو فراموش نکرد و کنار نگذاشت. دليلی که می تونم برای اين کار بگم اينه که توی اين هيبت اين امکان براش وجود داشت که حرفهايي رو بزنه که در شرايط ديگه يا امکان اش نبود و يا اين تاثير رو نداشت. فراموش نکن امريکا دهه پنجاه و شصت از نظر سياسي دستکمی از يک ديکتاتوری ترور و وحشت نداشت. دورانی که به نام مک کارتيسم معروف شده(توی اين اينک دنبال کلمه Joseph McCarthy بگرد و مطلب رو از اونجا به بعد بخون ). توی اون دوره هر کسی که کوچکترين علاقه ای به کمونيسم نشان می داد . به عنوان عامل دشمن و حتی جاسوس شوروی مورد بازخواست و بازجويي قرار می گرفت . خيلی ازکارگردانها و هنرپيشه های هاليوود به همين بهانه از گرفتار شدند. فيلم های زيادی مورد تفتيش و سانسور قرار گرفت و تکه پاره شد. اما همونطوری که من و تو امروز احساس می کنيم اين روش فقط به گسترش و رواج کمونيسم در امريکا تاثير مثبت گذاشت چون در دوران رکود اون موقع مردم بيکار و فقير و اکثرا کارگر امريکايي دل خوشی از سرمايه داران و نظام سرمايه داری که اونها رو بيچاره کرده بود نداشتند و خيلی زود جذب هر چيزی می شدند که ادعا کنه اونها رو می تونه نجات بده ( درست همون وضعيتی که بعد از فروپاشي کمونيسم در شوروی پيش آمد ). چارلی توی يکی از فيلم هاش اون رو به خوبی نشون داد صحنه ای که چارلی يک پرچم قرمز( همون پرچم اخطار) رو که از يک کاميون حمل وسايل بزرگ افتاده برمی داره و با سرعت به دنبال اون کاميون راه می افته و مردم هم که اون پرچم رو با پرچم کمونيست ها اشتباه گرفتند به دنبالش راه می افتند وشعار می دهند و شورش بزرگی به راه می افتد!
همين جو و فشارها باعث شد که چارلی بلاخره از امريکا خارج بشه و با خونواده اش به سويس بوند و اقامت کنند ( همون اصل معروف لوشاتليه توی شيمی که می گه سيستم به سمتی حرکت می کنه که فشارهای وارده رو متعادل کنه )جالبه که بی بی سی نوشته بود که اين جو به همراه اتهامات اخلاقي که به او زده بودند حتی باعث شده بود که بيست سال اعطای لقب شواليه به او به تعويق بيفته. .اگه همه اين مطالب رو کنار هم بگذاری می بيني که حرف تو هم کاملا درباره دلقک قصه ما درسته . همه اون کارها برای يک لقمه نونه ولی فقط برای يک لقمه نون نيست اينجا ست . اين همون معنی تلخی که توی کارهای اين آلبوم آقای اصفهانی می شه حس کرد.
به زمين خوردن دلقک يا در اوردن شکلک
واسه اينکه تو بخندي..


مثل رسم شاه و تلخک
مثل رسم شاه و تلخک


کفشاي لنگه لنگه مي پوشه که هي بلنگه..پاي راستش ميگه جفت کن.تا پاي چپش بلنگه....تا پاي چپش بلنگه..واسه نونه ...واسه نونه ....تا به کارش توبخندي.که اگه اينو بدوني تو به دلقک نمي خندي......تو به دلقک نمي خندي..........................................

ياد يک گفتگوی جالب بين چارلی چاپلين و انشتين افتادم . گويا توی يکی از مهمانی های رسمی اين دوتا کنار هم نشسته بودند و داشتند با هم حرف می زدند . انشتين به چارلی می گه : "شما هنرمند بزرگی هستيد . تمام مردم دنيا حرفهای شما رو می فهمند و برای همين هم به شما احترام می گذارند" و چارلی در جواب اش می گه " اتفاقا شما هم دانشمند بزرگی هستيد . هيچ کس حرفهای شما رو نمی فهمه و برای همين هم به شما اين همه احترام می گذارند"

| مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin


My blog is worth $11,855.34.
How much is your blog worth?